با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
ملانصرالدین بنا به روایتی در سال 1208 در خراسان و در زمان حکومت سلجوقیان متولد شد. او شخصیتی فکاهی و بذلهگو در فرهنگهای عامیانه ایرانی، افغانی، ترکیهای، عربی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی است که در یونان هم محبوبیت زیادی دارد و در بلغارستان و روسیه هم شناخته شده است؛ به گونه ای که بر سر ایرانی و ترک و افغان و... بودن او همواره مناقشه وجود داشته است.
درباره وی داستانهای لطیفه آمیز فراوانی نقل میشود و این موضوع که وی شخصی واقعی بوده یا افسانهای، مشخص نیست. برخی منابع او را واقعی و هم عصر تیمور لنگ (فوت در ۸۰۷ ق) یا حاج بکتاش (فوت در ۷۳۸ ق) دانستهاند. نکته دیگر اینکه در نزدیک آقشهر از توابع قونیه محلی است که با قفلی بزرگ بسته شده و میگویند که قبر ملانصرالدین در آنجاست. ضمن اینکه در مسکو نیز مجسمه ای از او ساخته شده که در محوطه مقابل ایستگاه مترو "مالادوژنایا" واقع در غرب مسکو نصب شده است.
مصطفی کمال پاشا (معروف به آتاترک به معنای پدر ترک)
آتاتورک و همسرش در سال ۱۹۲۳ میلادی
او در سال ۱۸۸۱ میلادی در شهر تسالونیکی در شمال یونان فعلی، که در آن زمان جزئی از امپراتوری عثمانی بود، به دنیا آمد.
در ابتدا وارد ارتش عثمانی شد و در طرابلس لیبی با ایتالیاییها جنگید. آتاترک در دههٔ اول قرن بیستم به همراه گروهی از افسران ترک، که ترک های جوان نامیده شدند، پایههای اصلاحات در ارتش و دولت را به نفع ملیگرایی ترکها تثبیت کرد. در جنگهای بالکان به سمت فرماندهی رسید و در سال ۱۹۱۶ در تنگه داردانل و شبه جزیره قالیبولی در برابر انگلیسیها مقاومت کرد و مانع اشغال استانبول توسط نیروهای بریتانیا ومتفقین در جنگ جهانی اول شد. او سپس در جبهه روس نبرد کرد.
حاجى بکتاش ولى نیشابورى (١٢٧٠- ١٢٠٩) فیلسوف، ولى و انسان گراى بزرگ از تورکان نیشابور خراسان است و طریقت علوى بکتاشیه منتسب به وى بوده و در اطراف شخصیت وى تشکل پیدا کرده است. او از نخستین مشوقان و اشاعه دهندگان زبان و ادبیات ترکى در اناتولی است.
به باور ترکان علوى قزلباش و بکتاشى، حاجى بکتاش ولى و شاه اسماعیل ختایى هر دو پیرو رهبر ترکى مى باشند که در راه تاسیس اتحاد ترکان اوغوز مجاهدت نموده اند.
از جمله برخورد هاى مولانا جلال الدین رومى تماس وى با حاجى بکتاش ولى خراسانى است. حاجى بکتاش به احتمال بسیار با مولانا در ارتباط بوده و هر دو به یقین از یکدیگر خبردار بوده اند. حاجى بکتاش با دو شخصیت تاریخ ساز ترک دیگر، اخى ائورن خویى متوفى به سال ۱۲۶۰ و بابا الیاس خراسانى متوفى در نیمه دوم قرن سیزده میلادى در آسیاى صغیر ملاقات نموده است.
این هم از ولایت نامه که شرح حال حاجى بکتاش را باز مى گوید و هم از مناقب العارفین که ترجمه حال مولانا را می دهد به سهولت بدست مى آید!
تاريخ از ترك ها چيزهاي زيادي ياد گرفته است. آثار زيادي از ترك ها به جاي مانده است كه هر كدام زينت مدنيت انساني محسوب مي گردند.
7- Charnayev (فرمانده روس)
ترك ها علاوه بر جسارت بيكران خود صاحب نبوغ اراده شكني مي باشند. ترك ها با اين نبوغ فتوحات خود را انجام داده، مدنيت ها تشكيل داده و به تاريخ بشريت خدمت نموده اند. در اصل بدون چنين نبوغي حكمراني بر نصف اروپا براي قرن ها امكانپذير نبود.
ابو نصر محمد بن محمد فارابی معروف به فارابی، (حدود سال ۲۶۰ هجری، در فاراب، خراسان، – سال ۳۳۹ هجری در سن ۸۰ سالگی)از بزرگترین فیلسوفان ایرانیشرقی سده سوم و چهارم هجری است. اهمیت او بیشتر به علت شرحهایی است که بر آثار ارسطو نگاشته و به سبب همین مشروحات او را معلم ثانی خواندهاند و در مقام بعد از ارسطو قرار دادهاند. وی آثاری نظیر «الجمع بین الرایین»، «اغراض ما بعدالطبیعه ارسطو»، «فصول الحکم» و «احصاءالعلوم» را از خود به یادگار نهادهاست. در قرون وسطی آثاری چند از او تحت نام Alpharabius, Alfarabi, El Farati, Avenassar به زبان لاتین برگردانده شدهاند.
پدر و مادر فارابی ایرانیتبار بودند. خود او نیز ایرانیتبار بود؛ کشورهایی همچون ترکمنستان و... به دنبال تحریف تاریخ به نفع خود بوده، میخواهند او را از کشور خود معرفی کنند. ابن ابی اصیبعه و شهر زوری نوشتهاند که ابونصر از نژاد ایرانی بودهاست (= واصله فارسی / کان من سلاله فارسیه)
ترکی آذربایجانی زیرشاخهٔ زبانهای ترکیتبار و زبان اکثر مناطق ترکنشین ایران از جمله آذربایجان است.
سایر زیرشاخههای مختلف زبان ترکی موجود در ایران عبارتند از :
- ترکی قشقائی
- ترکمنی
- ترکی خلجی
- ترکی خراسانی
- ترکی شاهسونی
- ترکی سنقری
- ترکی افشاری
زبان ترکی آذربایجانی به صورت دوطرفه، توسط ترکمنها و ترکها (شامل ترکی استانبولی و لهجههای گفتاری نظیر زبان ترکی قبرسی، ترکمنهای عراق و قشقایی) قابل فهم است.
زبان آذری را باید دنباله زبان مادی دانست. هیچ مدرک تاریخی در دست نیست که نشان دهد پیش از غلبه ترکی زبان دیگری جانشین زبان مادی در آذربایجان شده باشد. جز آن که میتوان تصور کرد که زبان اشکانی و سپس پارسی به نوبت در مرکزهای بزرگ آذربایجان تا اندازهای رواج یافته و اثرهایی در آذری به وجود آوردهاست. چون از زبان مادی باستان اثر مستقلی در دست نیست و از آن جز برخی اصطلاحها و نامها و واژههای پراکنده، بیشتر در کتیبههای هخامنشی، به جا نماندهاست، تشخیص دقیقتر آذری و خصوصیات آن تنها از مطالعه آثار آذری دوره اسلامی و همچنین بقایای آذری در آذربایجان کنونی امکانپذیر است
قدیمترین منبع درباره زبان آذری باستانی قول ابن مقفع (د ۱۴۲ق/۷۵۹م) است که در الفهرست ابن ندیم نقل شدهاست. به گفتهٔ ابن مقفع زبان مردم آذربایجان پهلوی (الفهلویه) است منسوب به پهله (فهله) یعنی سرزمینی که شامل ری و اصفهان و همدان و ماه نهاوند و آذربایجان بودهاست. همین گفته ابن مقفع را حمزهٔ اصفهانی (به نقل یاقوت) و خوارزمی نیز نقل کردهاند. مورخ دیگری که به این زبان بدون ذکر نام آن اشاره کرده بلاذری است که کلمهٔ «حسان» به معنی «حائر» یعنی منزل و کاروانسرا را از کلام اهل آذربایجان نقل کردهاست. این کلمه همان کلمهٔ «خان» به معنی کاروانسراست که در متون فارسی به کار رفتهاست.